یک شخص گفت : الله اکبر . و بعد گفت : لا اله الا الله محمد رسول الله . و باز گفت : سبحان الله و بحمده سبحان الله العظیم

 و سپس گفت : لا اله الا انت سبحانک انّی کنت من الظّالمین و این شخص 70000 ثواب برد .

جالب اینجاست این شخص خود شما هستید


سنجـآقــــ :

دو شنبه 28 مهر 1393برچسب:,.21:1.
بــــــــــــــــــــــدون

وقتی پشتت حرف زیاده که یا" آرزوشونه جات باشنُ نمی تونن" یـــا اینکه می خوان باهات

باشنُ در حدت نیستن


سنجـآقــــ :

دو شنبه 28 مهر 1393برچسب:,.20:5.
بخون ماروهم دعاکن

یه چیز اعجاب آور تا حالا خوندیش ؟!!....

حضرت رسول (ص) می فرماید :

اگر شخصی  1  مرتبه « آیۀ الکرسی » را بخواند ، اسمش از طومار اشقیاء حذف می گردد.

کسی که  3  مرتبه بخواند ، فرشته ها برایش طلب آمرزش می نمایند .

کسی که  4  مرتبه بخواند ، پیامبران شفاعتش کنند .

کسی که  5  مرتبه بخواند ، نام او را در طومار نیکان ثبت نمایند و ماهیان دریاها برایش استغفار نمایند و از شرّ شیطان

محفوظ گردد.

کسی که  7  بار بخواند درهای دوزخ به رویش بسته می شود.

کسی که  8  بار بخواند درهای بهشت برایش گشوده می گردد.

کسی که  9  بار بخواند از گرفتاری دنیا . آخرت در امان باشد.

کسی که  10  بار بخواند خداوند با نگاه رحمت به او می نگرد و کسی که خداوند با نظر رحمتش به او نگاه کند عذاب نمی

بیند.

برگرفته از کتاب ذکرهای نجات بخش از مهدی عباسی .



سنجـآقــــ :

چهار شنبه 23 مهر 1393برچسب:,.17:3.
داستان

در نزدیکی ده ملا نصرالدین مکان مرتفعی بود که شبها باد می آمد و فوق العاده سرد میشد.دوستان ملا گفتند: ملا اگر بتوانی یک شب تا صبح بدون آنکه از آتشی استفاده کنی در آن
داستان شرط بندی ملا نصرالدین

تپه بمانی, ما یک سور به تو می دهیم و گرنه توباید یک مهمانی مفصل به همه ما بدهی.




 


ملا نصرالدین قبول کرد, شب در آنجا رفت وتا صبح به خود پیچید و سرما را تحمل کرد و صبح که آمد گفت: من برنده شدم و باید به من سور دهید.گفتند: ملا از هیچ آتشی استفاده نکردی؟ملا گفت: نه, فقط در یکی از دهات اطراف یک پنجره روشن بود و معلوم بود شمعی در آنجا روشن است. دوستان گفتند: همان آتش تورا گرم کرده و بنابراین شرط را باختی و باید مهمانی بدهی.

ملا قبول کرد و گفت: فلان روز ناهار به منزل ما بیایید. دوستان یکی یکی آمدند, اما نشانی از ناهار نبود گفتند: ملا, انگار نهاری در کار نیست. ملا گفت: چرا ولی هنوز آماده نشده, دو سه ساعت دیگه هم گذشت باز ناهار حاضر نبود.ملا گفت: آب هنوز جوش نیامده که برنج را درونش بریزم. دوستان به آشپزخانه رفتند ببیننند چگونه آب به جوش نمی آید. دیدند ملا یک دیگ بزرگ به طاق آویزان کرده چند متر پایین تر یک شمع کوچک زیر دیگ نهاده.گفتند: ملا این شمع کوچک نمی تواند از فاصله دو متری دیگ به این بزرگی را گرم کند! ملا گفت: چطور از فاصله چند کیلومتری می توانست مرا روی تپه گرم کند؟شما بنشینید تا آب جوش بیاید و غذا آماده شود!!

 

 


سنجـآقــــ :

یک شنبه 20 مهر 1393برچسب:,.20:39.
♥♫عیدسعیدغدیرخم برهمگان مبارک باد♥♫

 


سنجـآقــــ :

یک شنبه 20 مهر 1393برچسب:,.18:31.
زیباترین معلولیت

آیا میدانستید چال گونه به دلیل معلولیت یک عضله در صورت انسان بوجود می آید ؟!

این معلولیت، زیباترین معلولیت شناخته شده می باشد !


thumb_HM-20135874013974646771392217824.3991.jpg


سنجـآقــــ :

یک شنبه 20 مهر 1393برچسب:,.17:3.
داستان نامه شگفت انگیز

داستان جالب نامه شگفت انگیز - www.TakPayamak.com

 

داستان کوتاهی که پیش روی شماست یک قصه جادویی است که حتما باید دو بار خوانده شود ! به شما اطمینان می دهم هیچ خواننده ای نمیتواند با یک بار خواندن آن را رها کند ! این نامه تاجری به نام پائولو به همسرش جولیاست که به رغم اصرار همسرش به یک مسافرت کاری میرود و در آنجا اتفاقاتی برایش می افتد که مجبور میشود نامه ای برای همسرش بنویسد به شرح ذیل  . . .

 

 

جولیای عزیزم سلام

بهترین آرزوها را برایت دارم همسر همربانم . همانطور که پیش بینی
می کردی سفر خوبی داشتم . در رم دوستان فراوانی یافتم که با آنها
می شد مخاطرات گوناگون مسافرت و به علاوه رنج دوری از تو
را تحمل کرد . در این بین طولانی بودن مسیر و کهنگی وسایل مسافرتی
حسابی مرا آزار داد . بعد از رسیدن به رم چند مرد جوان
خود را نزد من رساندند و ضمن گفتگو با هم آشنا شدیم . آنها
که از اوضاع مناسب مالی و جایگاه ممتاز من در ونیز مطلع بودند
محبتهای زیادی به من کردند و حتی مرا از چنگ تبهکارانی که
قصد مال و جانم را کرده بودند و نزدیک بود به قتلم برسانند
نجات دادند . هم اکنون نیز یکی از رفقای بسیار خوب و عزیزم
“روبرتو”‌ که یکی از همین مردان جوان است انگشتر مرا به امانت گرفته
و با تحمل راه به این دوری خود را به منزل ما خواهد رساند
تا با نشان دادن آن انگشتر به تو و جلب اطمینانت جعبه جواهرات
مرا از تو دریافت کند وبه من برساند . با او همکاری کن تا جعبه
مرا بگیرد . اطمینان داشته باش که او صندوق ارزشمند جواهرات را
از تو گرفته و به من خواهد داد وگرنه شیاد فرصت طلب دیگری جعبه را
خواهد دزدید و ضمن تصاحب تمام جواهرات آن ، در رم مرا خواهد کشت
پس درنگ نکن . بلافاصله بعد از دیدن نامه و انگشتر من در ونیز‍
موضوع را به برادرت بگو و از او بخواه که در این مساله به تو کمک کند .
آخر تنها مارکو جای جعبه را میداند . در مورد دزد بعدی هم نگران نباش
مسلما پلیس او را دستگیر کرده و آنقدر نگه میدارد تا من بازگردم .

 

نامه را خواندید ؟
اما بهتر است یک نکته بسیار مهم را بدانید :
پائولو قبل از سفر به رم با جولیا یک قرار گذاشته بود ، که در این مدت هر نامه ای به او رسید آن را بخواند اما “ یک خط در میان ” !
حالا شما هم برگردید و دوباره نامه را یک خط در میان بخوانید تا به اصل ماجرا پی ببرید !


سنجـآقــــ :

جمعه 18 مهر 1393برچسب:,.14:3.
♥نمــــــــآز♥

امشاندرن در تحقیقی که در مورد وضعیت بدن انسان هنگام نمازخواندن، با مجموعه‏ای از پژوهشگران آمریکایی انجام داد، به فعالیت بیشتر مغز انسان و آرامش روحی هنگام نماز آگاه شد.

در این تحقیق علمی، مشخص شدن این وضعیت پس از 50 ثانیه از آغاز نماز آشکار می‏شود.

در این تحقیق آمده است: میانگین ضربان قلب و احتمال لخته شدن خون به صورت مشترک در حین نماز بین20 الی 30 درصد کاهش می‏یابد و همچنین پوست بدن مقاومت بیشتری پیدا می‏کند.

همچنین در عکس‏هایی که از مغز در هنگام نماز گرفته شده است، فعالیت مغز نمازگزار به صورت قابل توجهی در مقایسه با حالت‏های عادی افزایش پیدا می‏کند و نورون‏های عصبی به صورت نورانی در اشعه‏های دریافتی از مغز به نمایش در می‏آید.

روزنامه واشنگتن‏پست در این رابطه نوشت: این تحقیقات علمی اسرار نهان مغز انسان را روشن می‏کند. روزنامه ساینس نیز در شماره گذشته خود با تقدیر از اینگونه تحقیقات بر رابطه قطعی دین و علم تاکید کرد.

 


سنجـآقــــ :

پنج شنبه 17 مهر 1393برچسب:,.21:28.
ولادت امام هادی (ع) مبارک باد


سنجـآقــــ :

پنج شنبه 17 مهر 1393برچسب:,.21:13.
باصفحه کلیدزندگی کارکنید!

 

 خواندنیهای دیدنی, مطالب جالب و آموزنده

«آ» : «آرامش» وقتی به سراغت می آید که «تلاش» کرده باشی.
«ا» : «اعتماد به نفس» یک «سرمایه» است نه یک «کلمه»!
«ب» : برای «بهتر» شدن زندگی ات، «بهتر» فکر کن!
«پ» : چرک نویس های زندگی ات گاهی به «پاک نویس» احتیاج دارند!
«ت» : «تفاهم» درک کردن نیازهای طرف مقابل است نه دانستن نیازهای خود!
«ث» : «ثابت قدم بودن»، یکی از راه های «موفقیت» است.
«ج» : «جرأت» با داشتن «ترس» به وجود می آید.
«چ» : «چگونگی برخورد با مشکلات و ناکامی ها» مهم است، نه خود مشکلات و ناکامی ها!
«ح» : «حاصل» هر زحمتی رحمت است؛ مطمئن باش!
«خ» : «خداوند» دنیا را به تو نشان می دهد؛ تو خودت را به خداوند نشان بده!
«د» : «داشتن ها» همیشه به انسان کمک نمی کنند؛ گاه این نداشتن هاست که موجب خلق آثار می شوند.
«ذ» : «ذره ذره ی» زندگی ات را شکرگزار باش!
«ر» : «رهاشدن» از درد، ابتدای پذیرفتن درد است.
«ز» : «زشت یا زیبا»؛ این بستگی به نگاه تو دارد.
«ژ» : «ژولیدگی و آشفتگی ظاهری» می تواند دلیلی بر ژولیدگی و آشفتگی درونی نیز باشد؛ از پایه شروع کن تا به اصل برسی.
«س» : «سلامتی»، ثروتی ست که ثروت های دیگر را جذب می کند.
«ش» : «شکرگزاری» یعنی رسیدن به «شادکامی».
«ص» : «صادقانه» زندگی کن؛ صادقانه جواب بگیر.
«ض» : جلوی ضرر را از هر جا بگیریم، منفعت است.
«ط» : «طاقت داشتن» در برابر سختی ها یعنی روزه داشتن تا هنگام افطار (سختی ها می روند و جسم و روح پیروز می شوند.)
«ظ» : «ظاهر» و باطن اگر به هم نزدیک شوند، آینه می شوی!
«ع» : «عشق» به زندگی ست نه عادت به زندگی.
«غ» : «غصه خوردن» هم چون سبزی نشسته است؛ غصه ها را بشور!
«ف» : «فاتح» فردای خود شدن، «امروز» را می طلبد.
«ق» : «قدرت» در دیدن معایب نیست؛ در گفتن محاسن است.
«ک» : «کمک کردن» به دیگران درحقیقت، یک نوع کنترل دردهای خودمان نیز هست.
«گ» : «گاهی» شعری زمزمه کن، عکس بگیر، مهمان دعوت کن، یادداشتی بنویس، گاهی از گِله و غصه دوری کن؛ ضرر نمی کنی!
«ل» : «لحظه های» قشنگ زندگی ات را تکرار کن!
«م» : «محبت» هم چون مادر، منتظر دعوت نمی ماند.
«ن» : «ناامیدی» از ندانستن است!
«و» : «وفای به عهد» اولین نشانه برای اعتماد دو قلب است.
«ه» : «هدیه ی» خداوند به انسان ،«عقل» اوست.
«ی» : «یاور» همیشه همراه، موبایل نیست؛ خداوند است!


سنجـآقــــ :

شنبه 12 مهر 1393برچسب:,.17:48.

 


سنجـآقــــ :

پنج شنبه 10 مهر 1393برچسب:,.22:6.
مثلث توحید

مثلث توحید
خبر فوری /آمریکا دست به تحریف قرآن کریم زد و کتابی با نام مثلث توحید تالیف کرده است/هم اکنون این کتاب در حال توزیع در کویت میباشد و امکان رسیدن به اینجا هم وجود دارد و باید قبل از رسیدن جلوی آن را گرفت و خدا و رسولش را یاری کرد.به هرکس و از هر راهی که میتوانید ارسال کنید تا در روز قیامت از شما پرسیده نشود وقتیکه این خبر را دریافت کردید چکار کردید/برای مطمئن شدن از این قضیه میتوانید در گوگل عبارت کتاب مثلث توحید را جستجو و تعجب کنید

 


سنجـآقــــ :

چهار شنبه 9 مهر 1393برچسب:,.20:29.
تفاوت فرهنگ ها

 تفاوت فرهنگ ها!

 

 

در مهد کودک های ایران 9 صندلی میذارن و به 10 بچه میگن هر کی نتونه سریع برای خودش یه جا بگیره باخته و بعد 9 بچه و 8 صندلی و ادامه بازی تا یک بچه باقی بمونه. بچه ها هم همدیگر رو هل میدن تا خودشون بتونن روی صندلی بشینن.

در مهد کودک های ژاپن 9 صندلی میذارن و به 10 بچه میگن اگه یکی روی صندلی جا نشه همه باختین. لذا بچه ها نهایت سعی خودشونو میکنن و همدیگر رو طوری بغل میکنن که کل تیم 10 نفره روی 9 تا صندلی جا بشن و کسی بی صندلی نمونه. بعد 10 نفر روی 8 صندلی، بعد 10 نفر روی 7 صندلی و همینطور تا آخر.

با این بازی ما از بچگی به کودکان خود آموزش میدیم که هر کی باید به فکر خودش باشه. اما در سرزمین آفتاب، چشم بادامی ها با این بازی به بچه هاشون فرهنگ همدلی و کمک به همدیگر و کار تیمی رو یاد میدن


سنجـآقــــ :

جمعه 4 مهر 1393برچسب:,.20:29.
رابطه قلب باتن صدا

نکته ای تامل برانگیز : میزان فاصله ی قلب آدم ها و تن صدا

 

 استادى از شاگردانش پرسید: چرا ما وقتى عصبانى هستیم داد می‌زنیم؟ چرا مردم هنگامى که خشمگین هستند صدایشان را بلند می‌کنند و سر هم داد می‌کشند؟ شاگردان فکرى کردند و یکى از آن‌ها گفت: چون در آن لحظه، آرامش و خونسردیمان را از دست می‌دهیم استاد پرسید: این که آرامشمان را از دست می‌دهیم درست است امّا چرا با وجودى که طرف مقابل کنارمان قرار دارد داد می‌زنیم؟ آیا نمی‌توان با صداى ملایم صحبت کرد؟ چرا هنگامى که خشمگین هستیم داد می‌زنیم؟ شاگردان هر کدام جواب‌هایى دادند امّا پاسخ‌هاى هیچکدام استاد را راضى نکرد. سرانجام او چنین توضیح داد: هنگامى که دو نفر از دست یکدیگر عصبانى هستند، قلب‌هایشان از یکدیگر فاصله می‌گیرد. آن‌ها براى این که فاصله را جبران کنند مجبورند که داد بزنند. هر چه میزان عصبانیت و خشم بیشتر باشد، این فاصله بیشتر است و آن‌ها باید صدایشان را بلندتر کنند. سپس استاد پرسید: هنگامى که دو نفر عاشق همدیگر باشند چه اتفاقى می‌افتد؟ آن‌ها سر هم داد نمی‌زنند بلکه خیلى به آرامى با هم صحبت می‌کنند. چرا؟ چون قلب‌هایشان خیلى به هم نزدیک است. فاصله قلب‌هاشان بسیار کم است. استاد ادامه داد: هنگامى که عشقشان به یکدیگر بیشتر شد، چه اتفاقى می‌افتد؟ آن‌ها حتى حرف معمولى هم با هم نمی‌زنند و فقط در گوش هم نجوا می‌کنند و عشقشان باز هم به یکدیگر بیشتر می‌شود. سرانجام، حتى از نجوا کردن هم بی‌نیاز می‌شوند و فقط به یکدیگر نگاه می‌کنند. این هنگامى است که دیگر هیچ فاصله‌اى بین قلب‌هاى آن‌ها باقى نمانده باشد.این همان عشق خدا به انسان و انسان به خداست است که خدا حرف نمی زند اما همیشه صدایش را در همه وجودت می توانی حس کنی اینجا بین انسان و خدا هیچ فاصله ای نیست می توانی در اوج همه شلوغی ها بدون اینکه لب به سخن باز کنی با او حرف بزنی


سنجـآقــــ :

جمعه 4 مهر 1393برچسب:,.19:45.